یا تو یا هیچکس

امروز خدایی کردم!

امروز عروسک چوبیم رو نگاه کردم و خدایی کردم...

آدمک کوچکی که تقریباْ هفت سال پیش تنها با یک کارد
 
از دل یه تکه چوب کوچک درش آوردم

آره ، حرکتش دادم

و خدایی کردم

و چه حس غرور آمیزی،

بردمش لب پنجره... آروم گرفتمش بیرون

تمام وجودش دست من بود... اینکه بندازمش یا نه!

اما نه،

دوستش دارم

به اندازه جزیی از خودم

پس آروم در حالی که می آوردمش داخل بهش گفتم:

بیچاره!

خدای تو خودش خدا داره...

خوش به حال خودم که خدام خدا نداره!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
راهی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:05 ب.ظ http://aghlodel.persianblog.com

بسم الحق

و خوش به حال عروسکت که چنین خدایی داره .

حق نگهدارت

شاهد - سردار قلعه تنهایی سه‌شنبه 10 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:06 ب.ظ http://castle.blogsky.com

سلام
خیلی زیبا بود.
موفق باشی.
به ما هم یه سری بزن شاید بدت نیومد.
شاهد

گروه بنیان پنج‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:34 ق.ظ http://bonyangroup.blogsky.com

سلام
خیلی ممنون که بلاگ ما رو قابل دونستین یه سری زدین
گفته بودین که اشکال زیاد داره
منظورتون از اشکال چیه؟؟؟؟؟
اگه میشه به ما بگین تا اصلاحش کنیم
ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد